هوش مصنوعی: شاعر در این متن از غم و اندوه زمانه می‌نالد و احساس تنگی و فشار را بیان می‌کند. او از ناتوانی در بیان سخنانش و عدم رسیدن به آرزوها شکایت دارد و تصاویری مانند گریستن تاک و نیشکر را برای توصیف حال خود به کار می‌برد.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عمیق عاطفی و فلسفی است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب‌تر است. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تشبیه‌های پیچیده ممکن است برای کودکان قابل فهم نباشد.

غزل شمارهٔ ۴۰۰۳

ز ماه نو سفرم تا خبر نمی آید
حضور خاطر من از سفر نمی آید

غم زمانه چنان تنگ کرده دایره را
که صبح را نفس از سینه نمی آید

فشرد پنجه عقل بلند بازو را
کسی به تاک زبردست برنمی آید

چگونه بی سبب آید ز دل سخن به زبان
گهر به پای خود از بحر برنمی آید

سخن شکسته تراود ز کلک پر سخنم
چها به شاخ ز جوش ثمر نمی آید

گهر به خامه من همچو اشک در تاک است
چه سود جوهریی در نظر نمی آید

رگ بریده تاک از گریستن بس کرد
زمان گریه من چون بسرنمی آید

مدار چشم گشایش ز کلک خود صائب
گرهگشایی از نیشکر نمی آید
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۰۰۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۰۰۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.