هوش مصنوعی:
این شعر از صائب تبریزی بیانگر درد و رنج عاشق و ناامیدی او از وصال معشوق است. شاعر از طبیعت و عناصر آن مانند لاله، گل، بهار و خار به عنوان نمادهایی برای بیان احساسات خود استفاده میکند. او از بیوفایی زمانه و کمفرصتی بهار گلایه میکند و در نهایت به این نتیجه میرسد که تنها راه آرامش، گشودن نظر اعتبار (توجه به ارزشهای واقعی) است.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عاشقانه و استفاده از استعارههای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، این شعر نیاز به درک نسبی از ادبیات کلاسیک فارسی دارد.
غزل شمارهٔ ۴۰۱۸
دل گرفته کی از لاله زار بگشاید
ز دستهای نگارین چه کار بگشاید
فغان که شاهد گل را بهار کم فرصت
امان نداد که از پانگار بگشاید
دل پر آبله من به خاک وخون غلطد
گره ز آبله هر که خار بگشاید
جهان فروزی ماه وستاره چندان است
که مهر پرده صبح از عذار بگشاید
چنین که دایره راتنگ کرده است سپهر
عجب که غنچه ز باد بهار بگشاید
به هیچ چیز جهان دل نمی نهد صائب
اگر کسی نظر اعتبار بگشاید
ز دستهای نگارین چه کار بگشاید
فغان که شاهد گل را بهار کم فرصت
امان نداد که از پانگار بگشاید
دل پر آبله من به خاک وخون غلطد
گره ز آبله هر که خار بگشاید
جهان فروزی ماه وستاره چندان است
که مهر پرده صبح از عذار بگشاید
چنین که دایره راتنگ کرده است سپهر
عجب که غنچه ز باد بهار بگشاید
به هیچ چیز جهان دل نمی نهد صائب
اگر کسی نظر اعتبار بگشاید
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۰۱۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۰۱۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.