۲۱۷ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۴۰۲۰

شکسته حالی من پیش یار باید دید
خزان رنگ مرا در بهار باید دید

اگر چه چون دل شب فیض من نمایان نیست
مرا به دیده شب زنده دار باید دید

مقام عرض تجمل میان دریا نیست
چو موج جوهر من در کنار باید دید

اگر چه در خمشی نیز جوهرم گویاست
مرا چوتیغ دم کارزار باید دید

خراب حالی این قصرهای محکم را
ز روزن نظر اعتبار باید دید

مرا ز روز قیامت غمی که هست این است
که روی مردم عالم دوبار باید دید

کجاست فرصت گرداندن ورق صائب
به روی کار هم از پشت کار باید دید
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۰۱۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۰۲۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.