هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و عارفانه است که از زیبایی‌های طبیعت و عشق سخن می‌گوید. شاعر با استفاده از استعاره‌ها و تشبیه‌های زیبا، احساسات عمیق خود را نسبت به معشوق و بهار بیان می‌کند. در این شعر، عناصری مانند گل، بهار، خط سبز، و تشنه‌لبان به‌کار رفته‌اند تا زیبایی و شور عشق را به تصویر بکشند.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و عارفانه است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌های پیچیده و زبان شاعرانه، فهم آن را برای سنین پایین‌تر دشوار می‌کند.

غزل شمارهٔ ۴۰۲۳

خطش دمید وبه عشاق مهربان گردید
ازین بهار چه گلهای خوش عیان گردید

هزار تشنه جگر را به آب خضر رساند
خطی که گرد لب لعل دلستان گردید

به چشم رخصت پرواز نامه خواهد داد
قیامتی که ز رخسار او عیان گردید

ز خاک نرگس وگل چشم بسته می روید
ز شرم روی تو هرجا عرق فشان گردید

به خشک مغزی ما ای گل شکفته بساز
که چرب نرمی ما صرف باغبان گردید

شکوه حسن گل آن عندلیب را دریافت
که همچو بیضه زمین گیر آشیان گردید

نثار تیغ تو کردم به رغبتی جان را
که خضر دلزده از عمر جاودان گردید

همیشه صبح امیدش ز خاک می خندد
ز مغز هر که تسلی به استخوان گردید

کمینه خار وخس او عنان خودداری است
به آن محیط که سیلاب ما روان گردید

به نو بهار خط سبز چشم بد مرساد
که در زمان خط آن حسن قدردان گردید

جهان پیر جوان شد ز حسن یوسف ما
ز ماه مصر زلیخا اگر جوان گردید

چنان ز حسن تو شد عام عاشق آزاری
که شمع نیز به پروانه سرگردان گردید

چو ماه عید کند جلوه در نظر صائب
ز بار عشق قد هر که چون کمان گردید
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۳
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۰۲۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۰۲۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.