هوش مصنوعی:
این شعر از صائب تبریزی، با استفاده از تصاویر و استعارههای زیبا، به موضوعاتی مانند عشق، رنج، امید و ناامیدی، و تقابل بین ظاهر و باطن میپردازد. شاعر از عناصر طبیعت مانند بلبل، گل، باغ، و ماهتاب برای بیان احساسات عمیق خود استفاده میکند.
رده سنی:
16+
متن شامل مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آنها نیاز به بلوغ فکری و تجربهی زندگی دارد. همچنین، استفاده از استعارههای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوانتر دشوار باشد.
غزل شمارهٔ ۴۰۴۴
از شرم ناله ام که دل از کار می برد
بلبل به زیر پر سر منقار می برد
هرکس که بی شراب رود برکنار کشت
آیینه را به چشمه زنگار می برد
بر باغبان به چشم دگر می کند نگاه
مرغی که ره به رخنه دیوار می برد
زهاد را به باغ که تکلیف می کند
این خار خشک را که به گلزار می برد
زلف ز پا فتاده بود رشته امید
چشم ز کار رفته دل از کار می برد
تکلیف ماهتاب به من هرکه می کند
مجروح را به سیر نمکزار می برد
از بیم دستبرد تعدی ز بوستان
گل التجا به گوشه دستار می برد
زلف تو صد موذن تسبیح گوی را
کاکل کشان به حلقه زنار می برد
صائب چه نعمتی است که طبع غیور من
منقار بسته ام ز شکرزار می برد
بلبل به زیر پر سر منقار می برد
هرکس که بی شراب رود برکنار کشت
آیینه را به چشمه زنگار می برد
بر باغبان به چشم دگر می کند نگاه
مرغی که ره به رخنه دیوار می برد
زهاد را به باغ که تکلیف می کند
این خار خشک را که به گلزار می برد
زلف ز پا فتاده بود رشته امید
چشم ز کار رفته دل از کار می برد
تکلیف ماهتاب به من هرکه می کند
مجروح را به سیر نمکزار می برد
از بیم دستبرد تعدی ز بوستان
گل التجا به گوشه دستار می برد
زلف تو صد موذن تسبیح گوی را
کاکل کشان به حلقه زنار می برد
صائب چه نعمتی است که طبع غیور من
منقار بسته ام ز شکرزار می برد
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۰۴۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۰۴۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.