هوش مصنوعی: این شعر از صائب تبریزی، با استفاده از تصاویر شاعرانه مانند غنچه، سرو، لاله و نخل، به بیان احساسات عاشقانه و روحیه‌ی عرفانی می‌پردازد. شاعر از ناامیدی و رنج عشق سخن می‌گوید، اما در عین حال به امید و دعا نیز اشاره دارد. ابیات به زیبایی از عناصر طبیعت برای توصیف حالات درونی استفاده کرده‌اند.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات کلاسیک فارسی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و کنایه‌های پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۴۱۲۸

مستان چو غنچه بند قبا را نبسته اند
بر سینه راه فیض هوا رانبسته اند

ای سرو وقت رفتن ازین لاله زار نیست
نخل مصیبت شهدا را نبسته اند

سهل است اگر زپای فتادیم در رهش
بال تپیدن دل مارا نبسته اند

رنگ حجاب می چکد از روی گلرخان
بر خود چو لاله رنگ حنا را نبسته اند

گر شانه پا شکسته آن زلف گشته است
بال نسیم وپای صبا را نبسته اند

مست است وباز کرده گریبان ناز را
داغم که دست بند قبا را نبسته اند

صائب اگر چه پای گریزم شکسته است
اما خوشم که دست دعا را نبسته اند
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۱۲۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۱۲۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.