هوش مصنوعی: این شعر از صائب تبریزی، با تصاویر شاعرانه و استعاره‌های عمیق، به موضوعاتی مانند عشق، رنج، انتقام، طبیعت و تقدیر می‌پردازد. شاعر از عناصر طبیعت مانند ابر، گلزار، شفق و خار برای بیان احساسات و مفاهیم انتزاعی استفاده می‌کند. همچنین، به مفاهیمی مانند رازداری، ملامت و تقدیر نیز اشاره دارد.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آن برای نوجوانان کم‌سن‌وسال دشوار است. همچنین، برخی از تصاویر و استعاره‌ها ممکن است نیاز به تجربه و دانش بیشتری برای درک کامل داشته باشند.

غزل شمارهٔ ۴۱۶۳

ابر بهار سینه به گلزار می زند
خون شفق علم ز سر خار می زند

زودا که خونچکان شود از خار انتقام
دستی که گل به مرغ گرفتارمی زند

در فصل برگریز کند سیر نوبهار
آیینه ای که غوطه به زنگار می زند

هر کس صلای باده به زهاد می دهد
آبی به روی صورت دیوار می زند

درگلشنی که بال مرا باز کرده اند
شبنم گره به نکهت گلزار می زند

عمری است در میان لب وسینه من است
رازی که بوسه بر لب اظهار می زند

امروز هر که سنگ ملامت به من می رساند
گو دست خود ببوس که بازار می زند

خطی قضا به سینه شهباز می کشد
هر خنده ای که کبک به کهسار می زند

آفت کم است میوه شاخ بلند را
منصور خواب خوش به سر دار می زند

صائب هلاک زمزمه دلنشین ماست
هر کس که ناخنی به رگ تار می زند
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۱۶۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۱۶۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.