هوش مصنوعی: این شعر از صائب تبریزی، با استفاده از تصاویر زیبا و استعاره‌های غنی، به توصیف عشق، مستی، و زیبایی می‌پردازد. شاعر از خط (موی) معشوق، جرعه‌های شراب، و جلوه‌های طبیعت برای بیان احساسات خود استفاده می‌کند. همچنین، مفاهیمی مانند عشق زمینی و معنوی، مستی ناشی از عشق، و زیبایی‌های طبیعت در این شعر به چشم می‌خورد.
رده سنی: 16+ این شعر حاوی مفاهیم عرفانی و عاشقانه‌ای است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد. همچنین، اشاره‌های غیرمستقیم به شراب و مستی نیازمند درک ادبی و فرهنگی است که معمولاً از سنین نوجوانی به بعد شکل می‌گیرد.

غزل شمارهٔ ۴۱۶۶

خط تو راه دین ودل وهوش می زند
ته جرعه ای است این که به سرجوش می زند

از خط سبز مستی حسن تو کم نشد
این می به شیشه رفت وهمان جوش می زند

بر آتش عذار تو دامان دیگرست
هر سیلیی که خط به بناگوش می زند

از خط فزودمستی آن چشم پر خمار
در نوبهار چشمه فزون جوش می زند

روی زمین زلغزش مستان شودکبود
زینسان که جلوه توره هوش می زند

از شرم اگرچه نیست زبان طلب مرا
خمیازه حلقه بر لب خاموش می زند

با سرو سرکشی که ز خودراست بگذرد
امید فال خلوت آغوش می زند

سنگی که می زند به من آن طفل شوخ چشم
دست نوازشی است که بر دوش می زند

باشد پیاده ای که زندخنده برسوار
زاهد که خنده بر من مدهوش می زند

صائب دلیل پختگی عقل خامشی است
تا نارس است باده به خم جوش می زند
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۱۶۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۱۶۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.