هوش مصنوعی: این شعر از صائب تبریزی بیانگر احساسات شاعر درباره‌ی دوری از معشوق، ناامیدی و رنج‌های عاشقانه است. شاعر از بی‌توجهی معشوق، تلاش‌های بی‌ثمر خود و تضادهای زندگی سخن می‌گوید. همچنین، اشاره‌ای به دوری از زهد خشک و تمایل به زندگی سرشار از عشق و شادی دارد.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه، استفاده از استعاره‌های پیچیده و نیاز به درک ادبی برای تفسیر صحیح شعر، آن را برای مخاطبان نوجوان و بزرگسال مناسب می‌سازد.

غزل شمارهٔ ۴۱۸۵

مست است وخنده بر من مهجور می کند
کان نمک ببین چه به ناسور می کند

درفکر دانه دزدی خالش گداختم
دامم به خاک نقش پی مور می کند

ما صلح می کنیم به یک کوکب از فلک
خرمن چرا مضایقه با مور می کند

نزدیک او اگرچه مرا راه حرف نیست
اما نگاهبانیم از دور می کند

سر سبز باد تاک که زهاد خشک را
سیلی زنان ز سایه خود دور می کند

غیر از سپند سوخته جان در حریم او
دیگر که یاد صائب مجهور می کند
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۱۸۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۱۸۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.