هوش مصنوعی: این شعر از صائب تبریزی بیانگر احساسات عمیق عرفانی و عاشقانه است. شاعر از مفاهیمی مانند عشق، حیرت، وصال، فنا، حق‌گویی و تجلی سخن می‌گوید. همچنین، از عناصری مانند آتش، زنبور، کعبه، منصور حلاج، شجر طور و ... برای بیان مقاصد خود استفاده کرده است. شعر دارای لحنی پرشور و عارفانه است و از صنایع ادبی مختلف بهره برده است.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق عرفانی و ادبی است که درک آن برای سنین پایین‌تر دشوار می‌باشد. همچنین، برخی از اشارات تاریخی و ادبی مانند منصور حلاج و شجر طور نیاز به دانش پیشینه دارد که معمولاً در سنین بالاتر کسب می‌شود.

غزل شمارهٔ ۴۱۸۶

پیمانه چاره سر پرشور می کند
آتش علاج خانه زنبور می کند

محرومیم ز کعبه گناه دلیل نیست
حیرانی از وصال مرا دور می کند

می بایدش به منبر دار فنا نشست
اظهار حق کسی که چو منصور می کند

برق تجلی ونفس اهل دل یکی است
منصور دار را شجر طور می کند

از من متاب روی که زیر لب من است
آهی که صبح را شب دیجور می کند

آن ساده دل که سنگ ملامت به من زند
رطل گران تکلف مخمور می کند

هرگز نمی زند نمکی بر کباب من
طالع همین شراب مرا شور می کند

هرگز نبوده است ملاحت به این کمال
عکس تو آب آینه راشور می کند

صائب اگر به تاج شهان جا کند همان
فیروزه یاد خاک نشابور می کند
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۱۸۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۱۸۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.