هوش مصنوعی: این شعر از صائب تبریزی به موضوعاتی مانند مرگ، بقا، تقدیر، روشندلی، و ملامت می‌پردازد. شاعر از تشبیهات زیبایی مانند موج و آب برای بیان مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی استفاده کرده است. همچنین، به نقش تقدیر و قضای الهی در زندگی انسان اشاره می‌کند و از ناسپاسی برخی افراد در برابر قضا و قدر انتقاد می‌نماید.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آن برای سنین پایین‌تر دشوار خواهد بود. همچنین، برخی از ابیات ممکن است حاوی مضامین پیچیده یا تلخ باشند که مناسب مخاطبان جوان‌تر نیست.

غزل شمارهٔ ۴۲۱۵

جمعی که زیر تیغ فنا دست وپا زنند
چون موج پشت دست به آب بقا زنند

دور قدح به مرکز ما می شود تمام
در محفلی که ساغر مرد آزما زنند

هر قطره ایش پرده خواب دگر شود
بر روی بخت خفته گر آب بقا زنند

قرصی اگر به سفره روشندلان بود
ذرات را ز پرتو همت صلا زنند

سنگ ملامتی که به روشندلان رسد
گیرند از هوا در صلح وصفا زنند

جمعی که روی تلخ کنند از قضای حق
غافل که زهر بر دم تیغ قضا زنند

داریم نامه ای ز دل خود سیاهتر
مهر قبول بر ورق ما کجا زنند

صائب به شیشه خانه دل سنگ می زنند
آنان که حرف سخت به روی گدا زنند
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۲۱۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۲۱۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.