هوش مصنوعی: این شعر از صائب تبریزی به بیان دردها و رنج‌های انسان می‌پردازد و از مفاهیمی مانند زخم‌های روحی، رازهای نهفته، غم و اندوه، و پاک‌دلی سخن می‌گوید. شاعر از ناتوانی در رهایی از غم و نیاز به پاک‌سازی درون می‌گوید و در نهایت به ارزش افراد پاک‌دل و با عزت اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری و تجربه زندگی دارد. همچنین، برخی از مضامین مانند درد و رنج ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر سنگین باشد.

غزل شمارهٔ ۴۲۲۲

روزی که زخم کاهکشان را رفوکنند
بر روی چاک سینه ما در فروکنند

آنان که آستین به دو عالم فشانده اند
بالین ز دست کوته خود چون سبو کنند

دردی کشان ز آینه خشت دیده اند
رازی که در حقیقت آن گفتگو کنند

از دل غبار غم به گریستن نمی رود
این خانه را به سیل مگر رفت ورو کنند

دایم به عزتند کسانی که چون گهر
از چشمه سار آب رخ خود وضو کنند

گوهر فروز عقده تبخال می شود
آبی که قطره قطره به حلق سبو کنند

آتش سزای دیده بی شرم ما نداد
ما را مگر به نامه ما روبرو کنند

صائب گهر به چشم صدف مردمک شود
در بحر اگر گلیم مرا شستشو کنند
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۲۲۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۲۲۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.