هوش مصنوعی: این شعر از صائب تبریزی بیانگر تجدید احساسات و عواطف انسانی است، با وجود گذشت زمان و کهنگی برخی چیزها، پیوندهای عاطفی و مهربانی تازه می‌شوند. همچنین، به مفاهیمی مانند عشق، امید، رنج و تجدید حیات اشاره دارد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عمیق عاطفی و فلسفی است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب‌تر است. همچنین، برخی از مفاهیم مانند رنج و داغ کهنه ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد.

غزل شمارهٔ ۴۲۸۷

از حسن نوخطان دل ما تازه می شود
داغ کهن ز مشک ختا تازه می شود

هرچند کهنه می شود آن نخل دلپذیر
پیوند مهربانی ما تازه می شود

از استخوان سوخته تازه روی عشق
چون مغز، استخوان هماتازه می شود

عاقل به زیر دار نفس راست چون کند
اندوه من ز قد دوتا تازه می شود

خونابه اش به صبح قیامت شفق دهد
داغی که از ترانه ما تازه می شود

چندان که همچو کاه شود بیش کاهشم
امید من به کاهربا تازه می شود

نفس خسیس گشت ز پیری خسیس تر
از رخت کهنه حرص گدا تازه می شود

چون داغ تخم سوخته کز ابر تازه می شود
صائب ز باده کلفت ما تازه می شود
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۲۸۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۲۸۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.