هوش مصنوعی: این شعر از صائب تبریزی بیانگر احساس شکرگزاری شاعر از نعمت‌ها و فیض‌های الهی است که به او رسیده است. او از دریافت بخش‌های مختلفی مانند مهر قبول آسمان، عشق، گوهرهای کرم، روشنی، بادهٔ احمر، حلاوت شکر و سخن‌های آبدار سخن می‌گوید. این اشعار نشان‌دهندهٔ قدردانی عمیق شاعر از موهبت‌های زندگی و عشق الهی است.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عمیق عرفانی و ادبی است که درک آن به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات کلاسیک فارسی نیاز دارد. همچنین، برخی از اصطلاحات و استعارات ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد.

غزل شمارهٔ ۴۳۱۹

از بحر فیض قسمت دیگر به من رسید
بردند دیگران کف وعنبربه من رسید

مهر قبول بر ورق من زد آسمان
این داغ همچو لاله احمر به من رسید

هر نشأه ای که در جگر خم ذخیره داشت
یک کاسه کرد عشق چو ساغر به من رسید

روزی که شد محیط کرم آستین فشان
چندین هزار دامن گوهر به من رسید

در یوزه فروغ نکردم ز مهر وماه
این روشنی ز عالم دیگربه من رسید

عمری به شیشه کرد مرا خشکی خمار
تا ساغری ز باده احمربه من رسید

از زهر سبز شد پروبالم چو طوطیان
تا گردی از حلاوت شکر به من رسید

جان در تن شکار کند شست پاک من
فربه شد آن شکار که لاغر به من رسید

منت خدای را که سخنهای آبدار
صائب ز فیض ساقی کوثر به من رسید
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۳۱۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۳۲۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.