هوش مصنوعی:
این متن شعری است که مضامین عرفانی، اخلاقی و فلسفی را دربرمیگیرد. شاعر از غفلت از خدا، ناپایداری دنیا، اهمیت عشق و رنج در رسیدن به مقصود، و پذیرش خطاهای خود سخن میگوید. همچنین، تأکید بر راستی، تلاش و توکل به قضا و قدر دارد.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آنها به بلوغ فکری و تجربه زندگی نیاز دارد. همچنین، برخی از ابیات مانند «اقرار نکردن به گنه عین گناه است» نیاز به درک اخلاقی پیشرفتهتری دارند.
غزل شمارهٔ ۴۳۶۵
آسایش تن غافلم از یاد خداکرد
از طینت بادام به شکر نتوان برد
این خانه خرابی به حباب است سزاوار
از آب روان خانه نبایست جداکرد
بی جذبه به جایی نرسد کوشش رهرو
برگردم ازان ره که توان رو به قفاکرد
چون نافه نفس در جگر باد صبا سوخت
تا یک گره از زلف گرهگیر تو واکرد
در رهگذرش چاه شود دیده حسرت
از راستی آن کس که درین راه عصا کرد
بی رنج طلب روی دهد آنچه نخواهی
دولت عجبی نیست اگر روی به ما کرد
در معرکه عشق دلیرانه متازید
بر صفحه دریا نتوان مشق شناکرد
اقرار نکردن به گنه عین گناه است
قایل نشد آن کس که به تقصیر خطا کرد
قایل به خطا باش که مردود جهان شد
هر کس گنه خویش حوالت به قضا کرد
دور فلک از زمزمه عشق تهی بود
این دایره را خامه صائب به نوا کرد
از طینت بادام به شکر نتوان برد
این خانه خرابی به حباب است سزاوار
از آب روان خانه نبایست جداکرد
بی جذبه به جایی نرسد کوشش رهرو
برگردم ازان ره که توان رو به قفاکرد
چون نافه نفس در جگر باد صبا سوخت
تا یک گره از زلف گرهگیر تو واکرد
در رهگذرش چاه شود دیده حسرت
از راستی آن کس که درین راه عصا کرد
بی رنج طلب روی دهد آنچه نخواهی
دولت عجبی نیست اگر روی به ما کرد
در معرکه عشق دلیرانه متازید
بر صفحه دریا نتوان مشق شناکرد
اقرار نکردن به گنه عین گناه است
قایل نشد آن کس که به تقصیر خطا کرد
قایل به خطا باش که مردود جهان شد
هر کس گنه خویش حوالت به قضا کرد
دور فلک از زمزمه عشق تهی بود
این دایره را خامه صائب به نوا کرد
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۳۶۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۳۶۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.