هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و عرفانی از صائب تبریزی، بیانگر احساسات شاعر نسبت به معشوق و تأثیر عمیق عشق بر اوست. شاعر از زیبایی معشوق، سوز عشق، و احساس بیقراری خود سخن میگوید و از جذابیتهای معشوق مانند زلف، نرگسهای مستانه، و خالهای رویش یاد میکند. همچنین، اشارههایی به مفاهیم عرفانی مانند عشق الهی و سیر و سلوک معنوی نیز در شعر دیده میشود.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اصطلاحات و تشبیهات بهکاررفته نیاز به دانش ادبی و تجربه زندگی بیشتری دارند.
غزل شمارهٔ ۴۳۶۹
رخسار جهانسوز تو بی پا و سرم کرد
نظاره زلف تو پریشان نظرم کرد
امید نجات من ازان زلف به خط بود
سر زد خط بیرحم و گرفتارترم کرد
فریاد که پیراهن نادیده یوسف
از شوخی نکهت چو صبا دربدرم کرد
فریاد ازان نرگس مستانه که هر گاه
رفتم که خبر یابم ازو بیخبرم کرد
شد مردمک دیده من گردش افلاک
تا تربیت عشق تو صاحب نظرم کرد
خورشید قیامت چگر تشنه لبان را
سیراب ز افشردن دامان ترم کرد
زان روز که افتاد به بالای تو چشمم
هر موی سنانی شد واز خود بدرم کرد
هرگز نشد از جلوه او سیر دو چشمم
این آب روان هر نفسی تشنه ترم کرد
از مرگ محال است شود تلخ دهانم
زان قند که لطف تو در آب گهرم کرد
از روسیهی نیست سزاوار سفیدی
چشمی که بد آموز به خواب سحرم کرد
هر خال ز رخساره او داغ غریبی است
آن حسن غریبی که چنین دربدرم کرد
دانسته قدم بر سرموری ننهادم
صائب فلک سفله چرا بی سپرم کرد
نظاره زلف تو پریشان نظرم کرد
امید نجات من ازان زلف به خط بود
سر زد خط بیرحم و گرفتارترم کرد
فریاد که پیراهن نادیده یوسف
از شوخی نکهت چو صبا دربدرم کرد
فریاد ازان نرگس مستانه که هر گاه
رفتم که خبر یابم ازو بیخبرم کرد
شد مردمک دیده من گردش افلاک
تا تربیت عشق تو صاحب نظرم کرد
خورشید قیامت چگر تشنه لبان را
سیراب ز افشردن دامان ترم کرد
زان روز که افتاد به بالای تو چشمم
هر موی سنانی شد واز خود بدرم کرد
هرگز نشد از جلوه او سیر دو چشمم
این آب روان هر نفسی تشنه ترم کرد
از مرگ محال است شود تلخ دهانم
زان قند که لطف تو در آب گهرم کرد
از روسیهی نیست سزاوار سفیدی
چشمی که بد آموز به خواب سحرم کرد
هر خال ز رخساره او داغ غریبی است
آن حسن غریبی که چنین دربدرم کرد
دانسته قدم بر سرموری ننهادم
صائب فلک سفله چرا بی سپرم کرد
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۳۶۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۳۷۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.