۲۱۰ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۴۳۸۰

نظاره خط توام از خال برآورد
تفصیل مرا از غم اجمال برآورد

شوری که کند زیر و زبر هر دو جهان را
مژگان تو بازیچه اطفال برآورد

از جوش زبان غنچه من تنگ نفس داشت
حیرانی روی تو مرا لال برآورد

با سختی ایام بسازید که جوهر
در بیضه فولاد پر و بال برآورد

از درد و غم رفته و آینده چه گویم
اندیشه مستقبلم از حال برآورد

ساقی به میان آر زبان بند خرد را
کاین هرزه درا صحبت ما قال برآورد

چون ناقه صالح که برآمد ز دل سنگ
تقدیر ز ادبار من اقبال برآورد

صائب اثر از حسن گلوسوز نمانده است
امروز که پروانه ما بال برآورد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۳۷۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۳۸۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.