هوش مصنوعی: این شعر از صائب تبریزی به توصیف حالات و رفتارهای مختلف افراد در محفل خرابات (محل عیاشی و می‌نوشی) می‌پردازد. شاعر از سکوت برخی، شور و هیجان دیگران، و رازداری عده‌ای سخن می‌گوید. همچنین، به زیبایی‌های طبیعت و عشق اشاره می‌کند و از حسادت و ریا در میان مردم انتقاد می‌کند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و اجتماعی در شعر وجود دارد که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، اشاره به خرابات و می‌نوشی ممکن است برای گروه‌های سنی پایین مناسب نباشد.

غزل شمارهٔ ۴۴۱۲

در کوی خرابات گروهی که خموشند
از صافدلی چون خم سربسته به جوشند

از دور نیفتند به صد شیشه لبریز
در بزم می آنها که چوپیمانه خموشند

سیلاب خجل می روداز کوی خرابات
کاین قوم سراسر چو سبو خانه بدوشند

در پرده اگرهست ترا خرده رازی
چون غنچه خمش باش که گلها همه گوشند

منمای به اخوان زمان گوهر خود را
کاینها همه یوسف به زر قلب فروشند

ما در چه شماریم که خورشید عذاران
از هاله خط ماه ترا حلقه بگوشند

از باده سرجوش دماغی برسانید
تا نغمه سرایان چمن برسرجوشند

از دیدن خوبان نتوان قطع نظر کرد
گر دشمن عقلند و گر رهزن هوشند

از خار حسد ترکش نیشند چو ماهی
در ظاهر اگر اهل جهان چشمه نوشند

صائب نگشایند به گفتار لب خویش
در عهد کلام تو گروهی که بهوشند
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۴۱۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۴۱۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.