هوش مصنوعی: این متن به موضوعاتی مانند غفلت، عشق، کمال، و رهایی از تعلقات دنیوی می‌پردازد. شاعر از ناشنیده ماندن سخن در دل‌های غافل، جستجوی گوهر در غبار یتیمی، و عدم سکون غم عشق در جان کامل سخن می‌گوید. همچنین به مفاهیمی مانند صید و صیاد، جوشش دریا، و رهایی از قید دنیا اشاره می‌کند. در نهایت، شاعر بر اهمیت خاک شدن در راه حق و رهایی از غبار دل تأکید دارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن برای مخاطبان جوان‌تر ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از مضامین مانند غم عشق و رهایی از تعلقات دنیوی نیاز به بلوغ فکری دارد.

غزل شمارهٔ ۴۵۱۲

سخن کی به جانهای غافل نشنید
ز دل هر چه برخاست در دل نشیند

غبار یتیمی است جویای گوهر
غم عشق در جان کامل نشیند

اگر صید غافل شود عذر دارد
ز صیاد عیب است غافل نشیند

مرا می کند سنگ طفلان حصاری
اگر جوش دریا به ساحل نشیند

به دنیا نگردد مقید سبکرو
به ویرانه سیلاب مشکل نشیند

تو کز اهل جسمی سبک ساز خودرا
که دل کشتیی نیست در گل نشیند

چو دریا نگردد تهیدست هرگز
کریمی که در راه سایل نشیند

شود محو در یک دم از جلوه حق
دو روزی اگر نقش باطل نشیند

مرا خاک گشتن درین راه ازان به
که گردم به دامان منزل نشیند

به افشاندن دست صائب نخیزد
غباری که بر دامن دل نشیند
وزن: فعولن فعولن فعولن فعولن (متقارب مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۵۱۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۵۱۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.