هوش مصنوعی: این شعر به موضوع عشق و رنج‌های ناشی از آن می‌پردازد. شاعر از درد دل عاشقان، تنگدلی، و دغدغه‌های روحی سخن می‌گوید و با استفاده از استعاره‌های زیبا مانند غنچه، گهر، و چراغ، مفاهیم عمیق عرفانی و انسانی را بیان می‌کند. همچنین، اشاره‌هایی به صبر، قناعت، و پذیرش تقدیر دارد.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه، همراه با استفاده از استعاره‌های پیچیده، ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی مضامین مانند رنج و دلگیری نیاز به بلوغ فکری برای درک مناسب دارد.

غزل شمارهٔ ۴۷۰۴

ز داغ عشق مرا چون شودجگر دلگیر؟
که هیچ سوخته ای نیست از شرر دلگیر

ز درد و داغ دل عاشقان به تنگ آید
فقیر اگر شود از جمع سیم و زر دلگیر

حضور تنگدلان در گرفتگی باشد
شود ز باد سحر غنچه بیشتر دلگیر

به اهل دید بهشتی است ترک هستی پوچ
حجاب را نکند موجه خطر دلگیر

به قدر تنگی جا جمع می شود خاطر
ز تنگنای صدف کی شود گهر دلگیر؟

به پای نرم روان منزل است راه دراز
چگونه ریگ روان گردد از سفر دلگیر؟

شودزدست حمایت چراغ روشنتر
مباش از خط شبرنگ ای پسر دلگیر

چگونه خط ز لب یار چشم بردارد؟
که مور حرص نمی گردد از شکر دلگیر

ز قحط سوختگان، دیده ور چرا گردد
ز عمر مختصر خویش چون شرر دلگیر؟

سخن تراش ز زخم زبان نیندیشد
ز ذکر اره نگردد درودگر دلگیر

کشیده دار زبان از سیه دلان صائب
که خون مرده نگردد ز نیشتر دلگیر
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۷۰۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۷۰۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.