هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از پایداری و اعتبار خود در برابر تغییرات زمان سخن می‌گوید. او با وجود سختی‌ها و تنهایی‌ها، همچون سروی ثابت و بی‌ثمر نیست، بلکه بار خاطراتش سنگین است. شاعر از تجربیات گسترده و دید وسیع خود می‌گوید و عشق را چراغ راه خود می‌داند. او از استقلال و بی‌نیازی خود سخن می‌گوید و مانند صدفی است که از دریا بی‌نیاز نیست. شعر با اشاره به تأثیر شاعر بر محیط اطراف و آزادی روحش پایان می‌یابد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربه‌ی بیشتری نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده ممکن است برای خوانندگان جوانتر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۴۷۰۵

از انقلاب دهر نیفتم ز اعتبار
گرد یتیمی گهرم، چون شوم غبار

چون سرو نیست بی ثمری بار خاطرم
کج می کنم نگه به درختان میوه دار

از مشرب وسیع، درآفاق گشته ام
با مهر، هم پیاله و با صبح، هم خمار

از روی گرم عشق فروزد چراغ من
آتش مرا به رقص درآرد سپندوار

کاه سبک عنان ز ملاقات کهربا
درعهد بی نیازی من می کند کنار

ما چون صدف به کد یمین آب می خوریم
از بحر نیستیم به یک قطره شرمسار

برهر زمین که سایه کند سبز می شود
از کلک من ترست ز بس سرو جویبار

صائب که مرغ خانگیش نسر طایرست
درراه جغد کی فکند دام انتظار؟
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۷۰۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۷۰۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.