هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از احساسات عمیق و دردهای درونی خود سخن می‌گوید. او با استفاده از تصاویر شاعرانه مانند اشک‌های گرم، آتش درون، بوی پیراهن و برگ‌های پریشان، حالت روحی خود را بیان می‌کند. شاعر از گذشت عمر و نرسیدن به آرزوها شکایت دارد و هنوز احساس می‌کند که درگیر مشکلات و اندوه است.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عمیق عرفانی و احساسی است که درک آن به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده ممکن است برای خوانندگان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۴۷۷۲

از سرشک گرم زرین است مژگانم هنوز
می چکد آتش چو شمع از رشته جانم هنوز

گرچه عمری رفت درکنعان سراسرمی روم
بوی پیراهن نرفته است ازگریبانم هنوز

دفتربرگ خزان راباغبان شیرازه بست
کاغذ باد است اوراق پریشانم هنوز

صبح رادر پرده گوش گران آتش گرفت
عندلیب ایمان نمی آرد به افغانم هنوز

از گلاب صبح محشر خواب مخمل تلخ شد
فکر بالین میکندبخت گران جانم هنوز

آخرای عمر سبکرواینقدر تعجیل چیست ؟
گرد راه از خود نیفشانده است دامانم هنوز
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۷۷۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۷۷۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.