۱۹۴ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۴۷۹۷

که را به گوشه گلخن کشیده اند امروز؟
که شعله ها همه گردن کشیده اند امروز

ز بخیه زخم کهن پاره می کند زنجیر
کدام رشته به سوزن کشیده اند امروز؟

کدام آبله پا عزم این بیابان کرد؟
که خارها همه گردن کشیده اند امروز

چو کوه خاطر آسوده زان گروه طلب
که پای خویش به دامن کشیده اند امروز

مجوی تفرقه خاطر از رضاکیشان
که درخت خویش به مأمن کشیده اند امروز

که قد به عزم تماشای گلستان افراخت ؟
که سروها همه گردن کشیده اند امروز

چه فارغند ز بیم فشار تنگی قبر
کسان که تنگی مسکن کشیده اند امروز

جماعتی گذرند از پل صراط چو سیل
که بار خلق به گردن کشیده اند امروز

اجل چه کار کند با جماعتی صائب
که تلخکامی مردن کشیده اند امروز
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۷۹۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۷۹۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.