هوش مصنوعی:
این متن به موضوعاتی مانند درد پیری و جوانی، طمع و نارضایتی، کنترل نفس و هوسها، و ارزشهای انسانی میپردازد. شاعر از درمانناپذیری برخی دردها، بیثمری طمع، و اهمیت روشندلی در کنترل نفس سخن میگوید. همچنین، به تأثیر حرص و آز در نابودی آرامش و تفاوت ارزشگذاری در نگاه دیگران اشاره میکند.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی موجود در متن، مانند کنترل نفس، طمع، و ارزشهای انسانی، برای درک و تحلیل نیاز به بلوغ فکری دارند. همچنین، استفاده از استعارههای پیچیده و زبان ادبی ممکن است برای خوانندگان جوانتر دشوار باشد.
غزل شمارهٔ ۴۸۲۵
درد پیری را جوانی می کند درمان و بس
آه کاین درمان نباشد در دکان هیچ کس
در بیابان طلب چون گردباد از ضعف تن
گرد می خیزد زمن تا راست می سازم نفس
از فغان و ناله خود دربیابان طلب
حاصلی غیر از غبار دل ندارم چون جرس
عندلیب دوربینی کز خزان داردخبر
دربهاران بر نمی آرد سر از کنج قفس
حرص رابسیاری نعمت نسازد سیر چشم
می زند درشکرستان دست خود بر سر مگس
دل چو روشن شد کند کوتاه دست نفس را
پرتو مهتاب با دزدان کند کار عسس
تازه رو را درنظرها اعتبار دیگرست
صرف می گردد به عزت میوه های پیشرس
حرص از آب و علف سیری نمی داند که چیست
اشتهای شعله را هرگز نسوزد خارو خس
نفس چون مطلق عنان گردید طغیان می کند
این سگ دیوانه راکوتاه کن صائب مرس
آه کاین درمان نباشد در دکان هیچ کس
در بیابان طلب چون گردباد از ضعف تن
گرد می خیزد زمن تا راست می سازم نفس
از فغان و ناله خود دربیابان طلب
حاصلی غیر از غبار دل ندارم چون جرس
عندلیب دوربینی کز خزان داردخبر
دربهاران بر نمی آرد سر از کنج قفس
حرص رابسیاری نعمت نسازد سیر چشم
می زند درشکرستان دست خود بر سر مگس
دل چو روشن شد کند کوتاه دست نفس را
پرتو مهتاب با دزدان کند کار عسس
تازه رو را درنظرها اعتبار دیگرست
صرف می گردد به عزت میوه های پیشرس
حرص از آب و علف سیری نمی داند که چیست
اشتهای شعله را هرگز نسوزد خارو خس
نفس چون مطلق عنان گردید طغیان می کند
این سگ دیوانه راکوتاه کن صائب مرس
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۸۲۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۸۲۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.