هوش مصنوعی: این شعر از صائب تبریزی، با استفاده از تصاویر زیبا و نمادین، به موضوعاتی مانند عشق، آزادگی، تواضع، و رستگاری می‌پردازد. شاعر توصیه می‌کند که مانند بلبل و پروانه آزاده باشیم، به ظواهر دین و کفر توجه نکنیم، و به دنبال معنی و حقیقت باشیم. همچنین بر اهمیت محبت، بخشش، و خدمت به دیگران تأکید دارد.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و اخلاقی موجود در شعر ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات نمادین و استعاری نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارند.

غزل شمارهٔ ۴۸۶۶

درگلستان بلبل و در انجمن پروانه باش
هرکجا دام تماشایی که بینی دانه باش

کفر و دین را پرده دار جلوه معشوق دان
گاه دربیت الحرام و گاه دربتخانه باش

نور حسن لاابالی تا کجا سر برزند
بلبل هر بوستان و جغد هر ویرانه باش

جلوه مردان راه از خویش بیرون رفتن است
جوهر مردی نداری، چون زنان در خانه باش

دامن هرگل مگیر و گرد هر شمعی مگرد
طالب حسن غریب و معنی بیگانه باش

خضر راه رستگاری دل به دست آوردن است
در مذاق کودکان شیرینی افسانه باش

دست تا از توست، دست از دامن ریزش مدار
تا نمی در شیشه داری تشنه پیمانه باش

تا شوی چشم و چراغ این جهان چون آفتاب
پوشش هر تنگدست و فرش هر ویرانه باش

بی محبت مگذران عمر عزیز خویش را
در بهاران عندلیب و در خزان پروانه باش

سنگ طفلان می دهد کیفیت رطل گران
نشأه سرشار می خواهی برو دیوانه باش

صحبت شبهای میخواران ندارد بازگو
چون ز مجلس می روی بیرون لب پیمانه باش

ما زبان شکوه را در سرمه خوابانیده ایم
ای سپهر بی مروت، درجفا مردانه باش

تا مگر صائب چراغ کشته ات روشن شود
هر دل گرمی که یابی گرد او پروانه باش
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۳
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۸۶۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۸۶۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.