هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و عرفانی از صائب تبریزی، با تصاویر زیبا و استعارههای غنی، به توصیف عشق و جمال معشوق میپردازد. شاعر از لطافت و زیبایی معشوق سخن میگوید و تأثیر عمیق عشق را بر جان خود بیان میکند.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن به بلوغ فکری و تجربهی ادبی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعارههای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوانتر دشوار باشد.
غزل شمارهٔ ۴۹۰۰
گر کنند از رشته جانها زه پیراهنش
از لطافت رنگ گرداند بیاض گردنش
دور باش شرم را نازم که با آن خیرگی
دست خالی می رود بیرون نسیم از گلشنش
آن که با تیغ تغافل می کشد صید حرم
کی به خون چون منی آلوده گردد دامنش؟
خانه ای کز روی آتشناک او روشن شود
تاقیامت می جهد آتش ز چشم روزنش
کاسه دریوزه سازد دیده یعقوب را
ماه کنعان در هوای نکهت پیراهنش
چشم شوخ آهوان در پرده نتواند پرید
چون کمند انداز گردد غمزه صیدافکنش
تاجر کنعان ندارد صائب این سامان حسن
گل یکی از خوشه چینان است گرد خرمنش
از لطافت رنگ گرداند بیاض گردنش
دور باش شرم را نازم که با آن خیرگی
دست خالی می رود بیرون نسیم از گلشنش
آن که با تیغ تغافل می کشد صید حرم
کی به خون چون منی آلوده گردد دامنش؟
خانه ای کز روی آتشناک او روشن شود
تاقیامت می جهد آتش ز چشم روزنش
کاسه دریوزه سازد دیده یعقوب را
ماه کنعان در هوای نکهت پیراهنش
چشم شوخ آهوان در پرده نتواند پرید
چون کمند انداز گردد غمزه صیدافکنش
تاجر کنعان ندارد صائب این سامان حسن
گل یکی از خوشه چینان است گرد خرمنش
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۸۹۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۹۰۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.