هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و پر از تصاویر شاعرانه است که به توصیف معشوق و تأثیرات عاطفی او بر شاعر و طبیعت می‌پردازد. شاعر از زیبایی‌های معشوق، مانند روی تابانش، سیب زنخدانش، و زلف مشکبارش سخن می‌گوید و حالات عاطفی خود را در مواجهه با این زیبایی‌ها بیان می‌کند. همچنین، از عتاب و ناز معشوق و حیرت خود از این رفتارها می‌گوید. تصاویری مانند گل و شبنم، آسمان، و لاله‌زار نیز برای توصیف حالات عاشقانه به کار رفته‌اند.
رده سنی: 16+ این متن دارای مضامین عاشقانه و تصاویر شاعرانه پیچیده است که ممکن است برای مخاطبان زیر 16 سال قابل درک کامل نباشد. همچنین، برخی از مفاهیم عاطفی و ادبی آن نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد.

غزل شمارهٔ ۴۹۴۷

اگر چه می زند آتش به عالم روی تابانش
گلو تر می شود از دیدن سیب زنخدانش

عتاب و نازو دشنامش چه خواهد بود حیرانم
ستمکاری که باشد چین ابرو مد احسانش

گل و شبنم به چشمش روی اشک آلود می آید
نگاه هر که افتاده است بر رخسار خندانش

چه باشد حال ما سرگشتگان در حلقه زلفی
که گوی آسمان سالم نجست از زخم چوگانش

ز حیرت آب چون آیینه برجا خشک می ماند
به هر گلشن که گردد جلوه گر سرو خرامانش

نسیمی را که راه افتد به زلف مشکبار او
شود ناسور داغ لاله زار از گرد جولانش

من آن روزی که نخلش بارور می گشت می گفتم
که خونها در دل عالم کند سیب زنخدانش

به عزم رفتن از گلزار چون قامت برافرازد
گل از بی طاقتی چون خار آویزد به دامانش

چه برخود راست چون فانوس می سازی لباسی را
که هر شب شمع دیگر سر برآرد از گریبانش

به آب زندگانی چهره شوید تازه رخساری
که چون صائب نواسنجی بود درباغ و بستانش
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۹۴۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۹۴۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.