هوش مصنوعی: این شعر از صائب تبریزی، شاعر پرآوازهٔ سبک هندی، با استفاده از تصاویر شاعرانه مانند عندلیب، گل، خار و درخت، به بیان مفاهیمی مانند رنج عشق، ناپایداری دنیا و بی‌ثمری آرزوهای بیهوده می‌پردازد. شاعر با نگاهی انتقادی، زرق و برق دنیا را فریبنده می‌داند و بر رنج‌های عاشقانه و ناامیدی‌های بشری تأکید می‌کند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی موجود در شعر، همچنین استفاده از استعاره‌ها و کنایه‌های پیچیده، درک کامل آن را برای مخاطبان زیر 16 سال دشوار می‌سازد. علاوه بر این، مضامینی مانند ناامیدی و رنج عشق ممکن است برای گروه‌های سنی پایین‌تر سنگین باشد.

غزل شمارهٔ ۴۹۷۲

عندلیبی که به دل هست ز غیرت خارش
نفس صبح قیامت دمد از منقارش

از بهار چمن افروز چه گل خواهد چید؟
می پرستی که نباشد به گرو دستارش

دست از پرورش شاخ امل کوته دار
کاین نهالی است که باشد گره دل بارش

گلشنی راکه بود دیده گلچین در پی
مژه برهم نزند خار سر دیوارش

حاصل نعمت دنیا همه زرق است و فریب
این درختی است که پوچ است سراسر بارش

کیست امروز درین باغ بغیر از صائب ؟
عندلیبی که چکد خون دل ازمنقارش
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۹۷۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۹۷۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.