هوش مصنوعی: این شعر از صائب تبریزی، با استفاده از تصاویر شاعرانه و استعاره‌های عمیق، به موضوعاتی مانند عشق، زیبایی، رنج، قیامت و ناپایداری دنیا می‌پردازد. شاعر با ترکیب عناصر طبیعت و مفاهیم عرفانی، فضایی پراحساس و تأمل‌برانگیز خلق می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و استعاره‌های پیچیده است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات کلاسیک نیاز دارد. همچنین برخی از تصاویر مانند 'خون مسیحا' یا 'قیامت' ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر سنگین یا نامفهوم باشد.

غزل شمارهٔ ۴۹۸۶

سرو اگر جلوه کند پیش قد رعنایش
قمری ازشهپر خود اره نهد برپایش

جرعه اولش ازخون مسیحا باشد
چون کشد تیغ ستم غمزه بی پروایش

علم صبح قیامت به زمین خوابیده است
تافکنده است به ره سایه قد رعنایش

نه همین خون شفق درجگر خورشیدست
جگر کیست که خون نیست زاستغنایش ؟

دو جهان فتنه به هم دست و گریبان گردد
مژه برهم چو زند چشم قیامت زایش

شکر ازچاک دل مور به فریاد آید
چون درآید به سخن پسته شکرخایش

وقت شوخی زنگارین قدمان می شمرد
رم آهوی ختا رامژه گیرایش

بی تکلف به نگه سوزی آن عارض نیست
لاله هر چند که آتش چکد ازسیمایش

عالم بیخبری طرفه تماشاگاهی است
رهروی نیست درین ره که نلغزد پایش

تنگ خلقی است که برجمله بدیهاست محیط
نیست دیوی که درین شیشه نباشد جایش

چهره زرد، نشان جگر سوخته است
نیست یک شمع که تاریک نباشد پایش

صائب این آن غزل خواجه کمال است که گفت
سرو دیوانه شده است از هوس بالایش
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۹۸۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۹۸۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.