هوش مصنوعی:
این متن شعری است که از استعارههای زیبا و عمیق برای بیان مفاهیم عرفانی و روحانی استفاده میکند. در آن، مفاهیمی مانند وحدت با خدا، عشق الهی، رهایی از درد و غم، و رسیدن به آرامش روحانی مطرح شدهاند.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عرفانی و استعارههای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. این متن برای کسانی مناسب است که با ادبیات عرفانی آشنایی نسبی دارند.
غزل شمارهٔ ۵۰۰۳
لطیفه ای عجب است این که لعل سیرابش
مدام می چکد وکم نمی شود آبش
کسی که راه به بحر محیط وحدت برد
غریب نیست درآغوش دشت سیلابش
چو مرده ای است که خوابانده اند در کافور
کسی که در شب مهتاب می برد خوابش
چو تیر سخت کمان برون عارف
ز مسجدی که بود رو به خلق محرابش
قدمی که خم شود از بار درد و غم صائب
نهنگ می کشد از بحر عشق قلابش
مدام می چکد وکم نمی شود آبش
کسی که راه به بحر محیط وحدت برد
غریب نیست درآغوش دشت سیلابش
چو مرده ای است که خوابانده اند در کافور
کسی که در شب مهتاب می برد خوابش
چو تیر سخت کمان برون عارف
ز مسجدی که بود رو به خلق محرابش
قدمی که خم شود از بار درد و غم صائب
نهنگ می کشد از بحر عشق قلابش
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۰۰۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۰۰۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.