هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عارفانه، با استفاده از تصاویر و استعاره‌های زیبا، به توصیف عشق و رنج‌های ناشی از آن می‌پردازد. شاعر از عناصر طبیعت مانند لاله، بنفشه، و نسیم صبا برای بیان احساسات خود استفاده می‌کند و به مفاهیمی مانند فراق، عذاب عشق، و ناامیدی اشاره دارد. همچنین، در ابیاتی به مفاهیم عرفانی مانند توفیق و خطر در راه عشق الهی پرداخته شده است.
رده سنی: 16+ این شعر حاوی مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی است که درک آن به بلوغ فکری و تجربه‌ی عاطفی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌های پیچیده و مفاهیم انتزاعی ممکن است برای خوانندگان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۵۰۰۷

چنین که گم شده در زلف پای تا به سرش
به پیچ و تاب توان یافتن مگر کمرش

به دور چهره او آتشین عذاری نیست
که همچو لاله گره نیست آه در جگرش

ز سایه مژه پایش شود نگارآلود
اگر به دیده روشندلان فتد گذرش

بنفشه رنگ شود یاسمین اندامش
اگر نسیم صبا تنگ آورد به برش

ز دل اگر چه ترازو شد از سبکدستی
نیافت چاشنی خون زبان نیشترش

اگر زنند رگش با خبر نمی گردد
کسی که گردش چشم تو کرد بیخبرش

چنین که تنگ به عاشق گرفته، هیهات است
که مور خط نکند تنگ کار بر شکرش

ز نوک آن مژه امروز می چکد آتش
مگر به آبله دل رسیده نیشترش ؟

مرا به شام فراقی فتاده کار که هست
ز آفتاب قیامت ستاره سحرش

غم ازشکستن کشتی مخور به قلزم عشق
که هست شهپر توفیق موجه خطرش

چه لاف قوت پرواز می زند عنقا؟
ز نقش ساده نگردیده است بال و پرش

حریف گریه خونین نمی شود صائب
نزاکت که شکسته است شیشه در جگرش ؟
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۰۰۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۰۰۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.