هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه از صائب تبریزی، با تصاویر زیبا و استعارههای غنی، عشق و دلدادگی را به تصویر میکشد. شاعر از چشمهای مست معشوق، دلبستگی عاشق، و ارزش والای معشوق سخن میگوید. همچنین، از مفاهیمی مانند فداکاری، عشق بیقید و شرط، و زیباییهای ظریف عاطفی استفاده شده است.
رده سنی:
16+
این شعر دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و استعارههای ادبی است که درک آنها به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات کلاسیک فارسی نیاز دارد. همچنین، برخی از مفاهیم ممکن است برای مخاطبان جوانتر پیچیده باشد.
غزل شمارهٔ ۵۰۰۶
نشد زسیلی خط چشم مست،هشیارش
دگر که می کند از خواب ناز بیدارش
چگونه عاشق ازان روی چشم بردارد؟
که آب،رو به قفا می رود ز گلزارش
ز جان و دل شود از جمله پرستاران
فتاد دیده هر کس به چشم بیمارش
میان نازک او همچون به خود پیچد
اگر ز رشته جانها کنند زنارش
فتاده است سخنهاش آنقدر دلچسب
که می رسد به دل از گوش پیش، گفتارش
به چشم پاک نیاید مرا پریرویی
که شسته از عرق شرم نیست رخسارش
به سیم قلب خریده است ماه کنعان را
دهد به قیمت اگر نقد جان خریدارش
ز رفتنش نروم چون ز جای خود صائب
که سیل خار و خس طاقت است رفتارش
دگر که می کند از خواب ناز بیدارش
چگونه عاشق ازان روی چشم بردارد؟
که آب،رو به قفا می رود ز گلزارش
ز جان و دل شود از جمله پرستاران
فتاد دیده هر کس به چشم بیمارش
میان نازک او همچون به خود پیچد
اگر ز رشته جانها کنند زنارش
فتاده است سخنهاش آنقدر دلچسب
که می رسد به دل از گوش پیش، گفتارش
به چشم پاک نیاید مرا پریرویی
که شسته از عرق شرم نیست رخسارش
به سیم قلب خریده است ماه کنعان را
دهد به قیمت اگر نقد جان خریدارش
ز رفتنش نروم چون ز جای خود صائب
که سیل خار و خس طاقت است رفتارش
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۰۰۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۰۰۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.