هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و طبیعت‌گرا، با تصاویر زیبا و استعاره‌های غنی، به توصیف عشق و زیبایی می‌پردازد. شاعر از عناصر طبیعت مانند سرو، سبزه، و غزال برای بیان احساسات خود استفاده می‌کند و به جلوه‌های عشق و زیبایی در جهان اشاره دارد.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و استعاره‌های پیچیده است که درک آن برای مخاطبان جوان‌تر ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از عبارات نیاز به دانش ادبی و تجربه زندگی بیشتری برای درک کامل دارند.

غزل شمارهٔ ۵۰۲۱

الف قدی که منم سینه چاک بالایش
سپهر سبزه خوابیده ای است درپایش

ز سایه سرو و صنوبر الف کشد برخاک
به هر چمن که کند جلوه قد رعنایش

دل نظارگیان را ز جلوه آب کند
ازان همیشه بود تازه سرو بالایش

چو مغزپسته نهان در شکر شود طوطی
به گفتگو چو درآید لب شکر خایش

نظر به کنج دهانش که می تواندکرد؟
که خون بوسه زند جوش می زسیمایش

ز گرد خانه خرابان جهان سیاه شود
به هر طرف که فتد چشم باده پیمایش

شود ز حیرت سرشار، پای خواب آلود
فتد به چشم غزالی که چشم گیرایش

به عرض حال دهن وانمی توانم کرد
که گیرد ازلب من حرف ،چشم گویایش

غزاله ای که مرا کرده است صحرایی
سیاه خیمه لیلی است داغ سودایش

مدام دور زند جام عاشقی صائب
که باشد ازدل پر خون خویش صهبایش
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۰۲۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۰۲۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.