۳۱۰ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۵۰۲۸

نهفته چون گنه از خلق دار طاعت خویش
به اطلاع خدا صلح کن ز شهرت خویش

ز ارتکاب گنه نیست شرمگینان را
خجالتی که مراهست ازعبادت خویش

دهان سایل اگر پرگهر کنم چو صدف
چو ابر آب شوم ازقصور همت خویش

بهشت اگر ز در خانه ام گذار کند
قدم برون نگذارم ز کنج خلوت خویش

درین جهان پرآشوب اگر حضوری هست
ازان کس است که قانع بودبه قسمت خویش

گرت هواست که فرمانروا شوی صائب
مپیچ ازخط فرمان، سر اطاعت خویش
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۰۲۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۰۲۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.