هوش مصنوعی: این شعر از صائب تبریزی بیانگر احساسات شاعر در مورد عشق، شرم، وجود و رنج‌های عاطفی است. شاعر از مفاهیمی مانند عشق، شرم، گوهر وجود، حسادت و رنج‌های روحی سخن می‌گوید و با استفاده از استعاره‌های زیبا مانند موج سراب، ابر، تیغ و اشک، احساسات عمیق خود را به تصویر می‌کشد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاطفی است که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد. همچنین، برخی از استعاره‌ها و مفاهیم ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد.

غزل شمارهٔ ۵۰۵۹

هر چند خط باطلم از تار وپود خویش
خجلت کشم چو موج سراب ازنمود خویش

چون ابر غوطه درعرق شرم می زنم
بندم لب هزار صدف گربه جود خویش

تیغ دم دم شود چوبرون آیی ازغلاف
هردم که صوف عشق کنی ازوجود خویش

شد اشک ابر گوهر شهوار درصدف
ازپاک گوهران مکن امساک جود خویش

ابر زکام، پرده مغز جهان شده است
در آتش افکنیم چه بیهوده عود خویش؟

از فیض بوی سوختگی خلق غافلند
درسینه همچو لاله گره ساز دود خویش

چون هرچه وقف گشت بزودی شود خراب
کردیم وقف عشق تو ملک وجود خویش

خاک سیه به کاسه چشم غزاله کرد
ای سنگدل بناز به چشم کبود خویش

هرچند تاجریم فرومایه نیستیم
تابرزیان خلق گزینیم سود خویش

من کیستم که سجده برآن آستان کنم ؟
درخاک میکنم ز خجالت سجود خویش

جای ترحم است برآتش نشسته را
صائب چه انتقام کشم از حسود خویش ؟
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۰۵۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۰۶۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.