هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و عرفانی است که از تشبیهات و استعاره‌های زیبا برای توصیف معشوق و حالات عاشقانه استفاده می‌کند. شاعر از لاله عذار، شراب، دل‌باختگی، و زیبایی‌های ظاهری و باطنی معشوق سخن می‌گوید و حالات روحی و عاطفی خود را به تصویر می‌کشد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عرفانی و عاشقانه پیچیده است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌های عمیق و واژگان ادبی نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.

غزل شمارهٔ ۵۰۸۰

آن لاله عذاری که منم داغ و کبابش
از خون جگر سوختگان است شرابش

بیهوشیش از کاوش دل باز ندارد
چشمی که بود شوخ چو مژگان رگ خوابش

این لنگر تمکین که به خود حسن سپرده است
مشکل که کند حلقه خط پا به رکابش

از خانه به بازار صبوحی زده آید
حسنی که زآیینه بود عالم آبش

چشمی که شود صیقلی باده روشن
از خشت سر خم بود آماده کتابش
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۰۷۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۰۸۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.