هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و پر از استعاره‌های زیبا، درباره عشق و دل‌باختگی است. شاعر با استفاده از تصاویر شاعرانه مانند موی میان، سرو روان، تیر و کمان، و سیب خونین، احساسات عمیق خود را بیان می‌کند. شعر پر از ابهام و راز است و حس غم و اشتیاق را منتقل می‌کند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل استعاره‌های پیچیده و مفاهیم عاشقانه عمیق است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی تصاویر مانند 'سیبی که سهیل است ز خونابه کشانش' ممکن است برای کودکان مناسب نباشد.

غزل شمارهٔ ۵۰۸۴

از رشته جان تاب برد موی میانش
از رفتن دل آب خورد سرو روانش

آن شاهسواری که منم دل نگرانش
تیری است که از خانه زین است کمانش

چون نقطه موهوم که قسمت کندش هیچ
پوشیده تر از خنده شود راز دهانش

در جلوه گهش زخم نمایان بود آغوش
ترکی که به شمشیر زند حرف،میانش

از جلوه کند آب دل اهل نظر را
پیوسته ازان تازه بود سرو روانش

از گرد لبش چون خط مشکین نشود دور
حرفی که ندانسته برآید ز دهانش

از خانه آیینه صبوحی زده آید
از چشم خود آن کس که بود رطل گرانش

گر تیغ زبانش نکند موی شکافی
مشکل که حدیثی به لب آید ز دهانش

دارد چو هدف درخم من سخت کمانی
کز تیر کجی برد برون زور کمانش

موری است کشیده است به بر تنگ شکررا
خالی که نمایان شده از کنج دهانش

صائب چه خیال است که در دست من افتد
سیبی که سهیل است ز خونابه کشانش
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۰۸۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۰۸۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.