هوش مصنوعی:
این متن شعری عرفانی و اخلاقی است که به موضوعاتی مانند عشق، معنویت، اسلام، و دوری از نامسلمانان میپردازد. شاعر از مفاهیمی مانند سخن، نگاه، دل، و بوسه بهصورت نمادین استفاده کرده و بر لطافت و عمق معانی تأکید دارد. همچنین، انتقادی از رفتارهای نادرست و تهمتزدن به دیگران وجود دارد.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و اخلاقی است که درک آنها نیاز به بلوغ فکری دارد. همچنین، برخی از اشارات نمادین و انتقادی ممکن است برای مخاطبان جوانتر نامفهوم یا سنگین باشد.
غزل شمارهٔ ۵۰۹۰
سخن تانگردد چو موی میانش
محال است آید برون ازدهانش
به مژگان دگر بازگشتن ندارد
نگاهی که افتد به سرو روانش
ز بس لطف، چون رشته از عقد گوهر
نمایان بود مغز ازاستخوانش
دل پر مرا خالی آن روز گردد
که از بوسه خالی کنم بوسه دانش
مجویید اسلام ازان نامسلمان
که زنار باشد ز موی میانش
مجرد زالفاظ گردد چو معنی
سخن تا برآید ز تنگ دهانش
مرا برده ازراه بیرون عزیزی
که گل یک پیاده است از کاروانش
منه تهمت گوشه گیری به عنقا
که از کوه قاف است سنگ نشانش
دل سنگ شد آب صائب زآهم
نشد نرم گردد دل پاسبانش
محال است آید برون ازدهانش
به مژگان دگر بازگشتن ندارد
نگاهی که افتد به سرو روانش
ز بس لطف، چون رشته از عقد گوهر
نمایان بود مغز ازاستخوانش
دل پر مرا خالی آن روز گردد
که از بوسه خالی کنم بوسه دانش
مجویید اسلام ازان نامسلمان
که زنار باشد ز موی میانش
مجرد زالفاظ گردد چو معنی
سخن تا برآید ز تنگ دهانش
مرا برده ازراه بیرون عزیزی
که گل یک پیاده است از کاروانش
منه تهمت گوشه گیری به عنقا
که از کوه قاف است سنگ نشانش
دل سنگ شد آب صائب زآهم
نشد نرم گردد دل پاسبانش
وزن: فعولن فعولن فعولن فعولن (متقارب مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۰۸۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۰۹۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.