هوش مصنوعی: این متن شعری است که از عشق و شوق شدید، درد و رنج عاشقانه، و ناسازگاری معشوق سخن می‌گوید. شاعر از عناصری مانند تیغ جان‌ستان، زلف معشوق، و باغی که دلها را آب می‌کند استفاده کرده تا احساسات خود را بیان کند. همچنین، اشاره‌ای به ناامیدی و حیرت شاعر در برابر رفتار ناسازگار معشوق دارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه‌ی پیچیده و احساسات عمیق است که درک آن ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد. همچنین، برخی از اصطلاحات و تشبیهات به سطحی از بلوغ فکری نیاز دارند.

غزل شمارهٔ ۵۰۹۴

شده است از شوق تیغ جان ستانش
وبال خضر، عمر جاودانش

به جای نافه دل بر خاک ریزد
ز زلف و کاکل عنبرفشانش

غبار آلوده گرد کسادی است
نسیم پیرهن در کاروانش

چه باغ است این که دلها را کند آب
ز پشت در صدای باغبانش

ز حیرت آنقدر فرصت ندارم
که درد خود کنم خاطرنشانش

چنان ناسازگارست آن جفا جوی
که نتوان ساخت پیغام از زبانش

ندارد برگ سبزی رنگ، صائب
با این سامان ز باغ و بوستانش
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۰۹۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۰۹۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.