هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و عرفانی است که در آن شاعر از عشق، می‌نوشی، و رضایت به قناعت سخن می‌گوید. او از عشق به معشوق، لذت نوشیدن می، و فلسفهٔ حکمت در زندگی می‌سراید و به مفاهیمی مانند قناعت، عرفان، و درد عشق اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ متن شامل مضامین عاشقانه و عرفانی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد. همچنین، اشاره به می‌نوشی و مفاهیم فلسفی نیازمند درک عمیق‌تری است که معمولاً از سنین نوجوانی به بعد قابل درک است.

غزل شمارهٔ ۵۱۲۹

مابه خون جگریم از می گلگون قانع
با خماریم ز لعل لب میگون قانع

هرگز از می نشود جام نگونش خالی
هرکه چون لاله شود بادل پر خون قانع

می شود ساغرش ازباده حکمت لبریز
شد به خم هرکه ز مسکن چو فلاطون قانع

فارغ از دردسر جاه شود ، هرکس شد
به کلاه نمدازتاج فریدون قانع

خفظ اندازه محال است توان در می کرد
چون به صد بوسه شوم زان لب میگون قانع؟

از نظربازی آن لیلی عالم صائب
به تماشای غزالیم چو مجنون قانع
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۱۲۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۱۳۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.