هوش مصنوعی:
این شعر از صائب تبریزی بیانگر رضایت به کم و قناعت کردن در زندگی است. شاعر از قناعت به چیزهای کوچک مانند خاک پای قناعت و بوریا سخن میگوید و هشدار میدهد که نباید از گنج و نام مانند اژدها قانع بود. همچنین، تأکید دارد که همیشه راه بقا از آب نمیگذرد و نباید تنها به ظاهر فریبنده چیزها اکتفا کرد. در پایان، شاعر به شهادت و فداکاری اشاره میکند و از مخاطب میخواهد که تنها به بوی خون کربلا قانع نباشد.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق اخلاقی و عرفانی موجود در شعر نیاز به درک و تجربه بیشتری دارد که معمولاً در سنین نوجوانی و بزرگسالی بهتر درک میشود. همچنین، اشاره به مفاهیمی مانند شهادت و قناعت ممکن است برای کودکان قابل فهم نباشد.
غزل شمارهٔ ۵۱۳۴
منم به گوشه چشمی ز آشنا قانع
به خاک پای قناعت ز توتیا قانع
ازان شده است به چشم جهانیان شیرین
که ازلباس، شکر شد به بوریا قانع
زمال خویش به احسان تمتعی بردار
مشو ز گنج به نامی چو اژدها قانع
به دامن عرق انفعال دست زنید
به عذر خشک مگردید از خطا قانع
همیشه راه به آب بقا نمی افتد
مشو به دیدن ازان لعل جانفزا قانع
خطر زچشم بد چه ندارد آن رهرو
که شد به راستی خویش از عصا قانع
(نظر به عاقبت کارکن قدم بردار
مشو ز دیده بینا به پیش پا قانع)
ز لاله زار شهادت گلی بچین صائب
به بوی خون مشو ازخاک کربلا قانع
به خاک پای قناعت ز توتیا قانع
ازان شده است به چشم جهانیان شیرین
که ازلباس، شکر شد به بوریا قانع
زمال خویش به احسان تمتعی بردار
مشو ز گنج به نامی چو اژدها قانع
به دامن عرق انفعال دست زنید
به عذر خشک مگردید از خطا قانع
همیشه راه به آب بقا نمی افتد
مشو به دیدن ازان لعل جانفزا قانع
خطر زچشم بد چه ندارد آن رهرو
که شد به راستی خویش از عصا قانع
(نظر به عاقبت کارکن قدم بردار
مشو ز دیده بینا به پیش پا قانع)
ز لاله زار شهادت گلی بچین صائب
به بوی خون مشو ازخاک کربلا قانع
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۱۳۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۱۳۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.