۲۴۳ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۵۱۶۳

مدار چشم ازین کور باطنان انصاف
که گشته است به عنقا هم آشیان انصاف

زبس به فرق لگد خوردم و ننالیدم
به بردباری من داد آستان انصاف

به سیم قلب خریدند ماه کنعان را
نمی دهند هنوز اهل کاروان انصاف

مباد لب به حدیث طمع بیالایی
نمی دهند ز بخل اهل این زمان انصاف

شکر به سعی بهار از زمین شوره نرست
مجو ز مردم این تیره خاکدان انصاف

تو نیز گوشه بگیر از جهانیان صائب
کنون که گوشه گرفته است از جهان انصاف
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۱۶۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۱۶۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.