هوش مصنوعی: این متن شعری است که از استعاره‌های زیبا و پیچیده مانند لب، مهر، صدف، گهر و بحر برای بیان احساسات عمیق عاشقانه و حسرت‌ها استفاده می‌کند. شاعر از زبان صدف و گوهر برای توصیف عشق، رنج و انتقام سخن می‌گوید و به مفاهیمی مانند فیض، حسرت و زندگی نیز اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و فلسفی است و از استعاره‌های پیچیده استفاده می‌کند که درک آن‌ها برای مخاطبان جوان‌تر دشوار است. همچنین، برخی از مضامین مانند انتقام و حسرت ممکن است برای سنین پایین‌تر مناسب نباشد.

غزل شمارهٔ ۵۱۶۵

زده است شرم لبت مهر بردهان صدف
گره چگونه شود باز از زبان صدف؟

ز حسرت گهر آبدار گفتارت
گهر چو آب ،روان گردد ازدهان صدف

به انتقام، گهر ازدهن فرو ریزم
نهند برجگرم تیغ اگر بسان صدف

ز اهل فیض چنان روزگار خالی شد
که چون حباب ندارد گهر میان صدف

مکن ذخیره اگر زندگی هوس داری
که رفت برسر این نقد جان صدف

به پیش بحر دهن وانکرده، جا دارد
سحاب اگر ز گهر پر کند دهان صدف

سرشک گرم که در جان بحر آتش زد؟
که آب شد ز تب گرم استخوان صدف

بغیر کلک تو صائب کدام ابر بهار
گهر فشاندبه این رنگ دربیان صدف؟
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۱۶۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۱۶۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.