هوش مصنوعی: این شعر از صائب تبریزی به بیان احساسات عمیق و دردهای روحی می‌پردازد. شاعر از سوختن دل، غم، غربت، و رنج‌های عاطفی سخن می‌گوید و از مفاهیمی مانند صبر، عشق، و رهایی از دغدغه‌های دنیوی استفاده می‌کند. تصاویر شاعرانه مانند داغ لاله، آب دریا، و گردش پرگار به عمق احساسات اشاره دارند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و احساسی این شعر برای درک و ارتباط نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی عاطفی دارد. نوجوانان و بزرگسالان بهتر می‌توانند با مضامین آن ارتباط برقرار کنند.

غزل شمارهٔ ۵۲۶۱

از سوختن زیاده شود برگ و بار دل
چون داغ لاله است درآتش بهار دل

ماهی ز آب بحر ندارد شکایتی
چون باده است تلخی غم سازگار دل

از مرکزست گردش پرگار زینهار
غافل مشو ز نقطه گردون مدار دل

آب گهر ز قرب صدف سنگ گشته است
افتاده است در گره از جسم کار دل

گرد یتیمی به غریبی فتاده ای است
جز دل به هر کجا که نشیند غبار دل

بر شیشه حباب هوا سنگ می شود
دارد خطر ز سایه خود شیشه بار دل

یک بار است کن به غلط وعده مرا
کز وعده دروغ شدم شرمسار دل

نازکدلان به پرتوی از کار می روند
مهتاب کار سیل کند در دیار دل

دیوی است در لباس پریزاد جلوه گر
عکس جهان درآینه بی غبار دل

زنهار در کشاکش دوران صبور باش
کز گوشمال چرخ بود گوشوار دل

گویی است چرخ درخم چوگان قدرتش
چون پای در رکاب کند شهسوار دل

مشغول خاکبازی طفلانه است اشک
در تنگنای سینه من از غبار دل

این تار چون گسسته شد آهنگ می شود
خوش باش اگر زهم گسلد پودو تار دل

صائب سرش همیشه بود همچو سرو سبز
آزاده ای که سعی کند در شکار دل
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۴
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۲۶۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۲۶۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.