هوش مصنوعی: این شعر به زیبایی‌های گذرای طبیعت، به ویژه گل، می‌پردازد و از زوال و ناپایداری آن سخن می‌گوید. شاعر با تصاویر شاعرانه‌ای مانند شبنم، بلبل، و گلاب، گذر فصل بهار و از بین رفتن گل‌ها را توصیف می‌کند. همچنین، شعر به عشق، زیبایی، و تأثیرات روحی این تغییرات اشاره دارد.
رده سنی: 15+ این شعر دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و اصطلاحات ادبی پیچیده، درک آن را برای سنین پایین دشوار می‌کند. نوجوانان و بزرگسالان بهتر می‌توانند با مضامین زوال، عشق، و زیبایی‌های گذرا ارتباط برقرار کنند.

غزل شمارهٔ ۵۲۶۶

تا بدر شد ز دیده نهان شد هلال گل
طی شد به یک دو هفته کمال و زوال گل

گلگونه نشاط بود رنگ آل گل
چون شبنم آب ده نظری از جمال گل

تا شبنمت هوا نگرفته است ازین چمن
بگشا نظر به چهره فرخنده فال گل

فرصت نیافت بال و پرافشانیی کند
در بیضه های غنچه فرو ریخت بال گل

مگشا دهن به خنده درین بوستان که شد
این زخم خونچگان سبب انتقال گل

هر چند با نظارگیان خوش برآمده است
مخصوص بلبل است جواب و سوال گل

تاثیر گریه سحر عندلیب بود
کز غنچه سرخ روی برآمد جمال گل

در بسته باغ رابه ته بال خود گرفت
هر بلبلی که ساخت ز گل با خیال گل

در بوته گداز درآمد گلاب شد
در آتش است لاله ز حسن مال گل

جز دیده پرآب که همراه خویش برد
شبنم چه زله بست زخوان وصال گل

گل گربه این قرار زند جوش خرمی
خواهد چو سبزه سرو شدن پایمال گل

شد نخل ماتم از دم افسرده خزان
تا راست گرد قامت خود را نهال گل

دیوانه ای که بی دف و نی در سماع بود
ساکن شود چگونه به دور جمال گل

گر ماه مصررا گذر افتد به گلستان
صد پیرهن عرق کند از انفعال گل

دارد خطر ز باده پرزور شیشه ها
با ظرف بلبلان چه کند تا وصال گل

واصل شود به چشمه خورشید شبنمش
هر دل که آب شد ز فروغ جمال گل

تا دفتر بهار پریشان نگشته است
بردار نسخه ای ز رخ بی مثال گل

زان دم که تایب از می گلرنگ گشته است
صائب نمی رود به چمن از انفعال گل
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۲۶۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۲۶۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.