هوش مصنوعی:
این متن شعری است که در آن شاعر از قدرت و جمال معشوق سخن میگوید و بیان میکند که معشوق به راحتی میتواند هر چیزی را تحت کنترل خود درآورد، از بستن درها تا بستن آسمان و ماه. شاعر همچنین از عشق و هجران خود میگوید و ترس از بسته شدن راههای ارتباطی با معشوق را بیان میکند.
رده سنی:
16+
این متن شامل مفاهیم عمیق عاشقانه و احساسی است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعارهها و تشبیهات پیچیده ممکن است نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربهی زندگی داشته باشد.
غزل شمارهٔ ۳۱۲۳
به حیلَت تو خواهی، که دَر را بِبَندی
بِنالی چو رَنْجور و سَر را بِبَندی
چو رَنْجور؟ وَاللّهْ که آن زور داری
که بر چَرخ آیی، قَمَر را بِبَندی
گَر آن رویِ چون مَهْ به گَردون نِمایی
به صُبحِ جَمالَت، سَحَر را بِبَندی
غُلامِ صَبوحَم، ولی خَصْمِ صُبْحَم
که از بَهرِ رفتن، کَمَر را بِبَندی
اگر گاو آرَند پیشَت سَفیهان
به یک نُکته صد گاو و خَر را بِبَندی
به یک غَمزهٔ آهوانِ دو چَشمَت
چو روبَهْ کُنی شیرِ نَر را بِبَندی
زمستانِ هَجْر آمد و تَرسَم آن است
که سیلابِ این چَشمِ تَر را بِبَندی
وَگَر هَمچو خورشید، ناگَهْ بِتابی
بدین آبْ هر رَهْ گُذَر را بِبَندی
خَموشَم، وَلیکِن، رَوا نیست جانا
که از حالِ زارم، نَظَر را بِبَندی
بِنالی چو رَنْجور و سَر را بِبَندی
چو رَنْجور؟ وَاللّهْ که آن زور داری
که بر چَرخ آیی، قَمَر را بِبَندی
گَر آن رویِ چون مَهْ به گَردون نِمایی
به صُبحِ جَمالَت، سَحَر را بِبَندی
غُلامِ صَبوحَم، ولی خَصْمِ صُبْحَم
که از بَهرِ رفتن، کَمَر را بِبَندی
اگر گاو آرَند پیشَت سَفیهان
به یک نُکته صد گاو و خَر را بِبَندی
به یک غَمزهٔ آهوانِ دو چَشمَت
چو روبَهْ کُنی شیرِ نَر را بِبَندی
زمستانِ هَجْر آمد و تَرسَم آن است
که سیلابِ این چَشمِ تَر را بِبَندی
وَگَر هَمچو خورشید، ناگَهْ بِتابی
بدین آبْ هر رَهْ گُذَر را بِبَندی
خَموشَم، وَلیکِن، رَوا نیست جانا
که از حالِ زارم، نَظَر را بِبَندی
وزن: فعولن فعولن فعولن فعولن (متقارب مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۱۲۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۱۲۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.