هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و عرفانی از صائب تبریزی، بیانگر رنجها و تلاشهای شاعر در راه عشق و رسیدن به حقیقت است. او از سوختن و فداکاریهای خود میگوید تا به معشوق و گوهرهای معنوی دست یابد. شعر همچنین به مفاهیمی مانند عشق الهی، جستجوی حقیقت، و ارزش سکوت و خموشی اشاره دارد.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه در این شعر ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات فلسفی و عرفانی نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.
غزل شمارهٔ ۵۳۵۰
سوختم تا ره در آن زلف معنبر یافتم
خشک چون سوزن شدم کاین رشته را سر یافتم
می توانم از نگاهی ذره را خورشید کرد
فیض آن صبح بنا گوشی که من دریافتم
زان به گرد خویش چون پرگار می گردم که من
از سویدای دل خود کعبه را دریافتم
سایه ارباب دولت شمع راه ظلمت است
آب حیوان را به اقبال سکندر یافتم
چون غبار خاکساران را نسازم توتیا
من که در گرد یتیمی آب گوهر یافتم
رخنه گفتار بر من زندگی را تلخ داشت
تا شدم خاموش خود را تنگ شکر یافتم
دامن داغ جنون آسان نمی آید به دست
سوختم چون شمع تا از آتش افسر یافتم
باغ جنت را که تنگ است آسمان بر جلوه اش
سر به زیر بال بردم در ته پر یافتم
به که بردارم زلب مهر خموشی شکوه را
من که صائب دست بر دامان دلبر یافتم
خشک چون سوزن شدم کاین رشته را سر یافتم
می توانم از نگاهی ذره را خورشید کرد
فیض آن صبح بنا گوشی که من دریافتم
زان به گرد خویش چون پرگار می گردم که من
از سویدای دل خود کعبه را دریافتم
سایه ارباب دولت شمع راه ظلمت است
آب حیوان را به اقبال سکندر یافتم
چون غبار خاکساران را نسازم توتیا
من که در گرد یتیمی آب گوهر یافتم
رخنه گفتار بر من زندگی را تلخ داشت
تا شدم خاموش خود را تنگ شکر یافتم
دامن داغ جنون آسان نمی آید به دست
سوختم چون شمع تا از آتش افسر یافتم
باغ جنت را که تنگ است آسمان بر جلوه اش
سر به زیر بال بردم در ته پر یافتم
به که بردارم زلب مهر خموشی شکوه را
من که صائب دست بر دامان دلبر یافتم
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۳۴۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۳۵۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.