هوش مصنوعی: این شعر عرفانی و غنایی، بیانگر دردها و رنج‌های شاعر در مسیر عشق و زندگی است. او از تنهایی، غم، عشق، و دوری از دنیا سخن می‌گوید و با استفاده از استعاره‌های زیبا مانند یوسف، زلیخا، و عیسی، احساسات عمیق خود را به تصویر می‌کشد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق عرفانی و احساسی است که ممکن است برای نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از استعاره‌ها و اشارات تاریخی و ادبی نیاز به دانش و بلوغ فکری دارد.

غزل شمارهٔ ۵۳۷۸

شیوه های یوسف از اخوان دنیا می کشم
ناز یکرنگان ازین گلهای رعنا می کشم

استخوان بختیان چرخ را سازد غبار
آنچه من از بار غم در عشق تنها می کشم

بر فنای زنگ و بو بسیار می لرزد دلم
شبنم خود را ازین گلزار بالامی کشم

زندگانی گرچه چون موج است از دریا مرا
تیغ از هر جنبشی بر روی دریا می کشم

آتش گم کرده راهان محبت می شود
در بیابان طلب خاری که از پا می کشم

گربه جرم پاکدامانی به زندانم کنند
همچو یوسف دامن از دست زلیخا می کشم

گوشه گیری کشتی نوح است طوفان دیده را
دامن دل را برون از دست دنیا می کشم

موشکافیها حواسم راپریشان کرده است
از تغافل پرده ای بر چشم بینا می کشم

سرمه می سازد نفس را گرمی صحرای حشر
از جگر امروز آه از بهر فردا می کشم

چشم بیمارم، ز بیماری ندارم شکوه ای
تلخی مرگ از دم جان بخش عیسی می کشم

میخورد خون تیغ جوهر دار در بند نیام
از سواد شهر رخت خود به صحرا می کشم

می کشم چون موج تیغ خود ز ساحل برفسان
گاه گاهی عنان از دست دریا می کشم

از لطافت خار پای دل نمی آید به چشم
ورنه سوزن از گریبان مسیحا می کشم

از گزند چشم زخم عقل ایمن نیستم
بررخ خود همچو مجنون نیل سودا می کشم

شیشه از گردنکشی در پای ساغر سرنهاد
من همان از سادگی چو مینا می کشم

استخوانم صائب از داغ غریبی سرمه شد
خوی رادر گوشه آن چشم شهلا می کشم
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۳۷۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۳۷۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.