هوش مصنوعی: این متن شعری است که از احساسات عمیق و دردناک شاعر سخن می‌گوید. او از غم و اندوه درونی خود، ناامیدی، و از دست دادن آبرو و عزت نفس می‌گوید. شاعر از تشبیهات زیبایی مانند شمع ماتم، گل، شبنم، و دریا استفاده کرده تا احساسات خود را به تصویر بکشد. همچنین، اشاره‌ای به آزادی روح و دل دارد، اما در نهایت، حس تلخ شکست و ناامیدی غالب است.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عمیق عاطفی و فلسفی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر سنگین و نامفهوم باشد. همچنین، برخی از اشارات مانند 'تیغ قاتلم' ممکن است برای سنین پایین مناسب نباشد.

غزل شمارهٔ ۵۳۸۹

داغ عالمسوز برگ عیش گردد در دلم
شمع ماتم گریه شادی کند در محفلم

دست من پیش از لب خواهش چو گل وامی شود
درگره باشد چو شبنم آبروی سایلم

می کند در لامکان جولان دل آزاده ام
گربه ظاهر همچو سرو بوستان پا در گلم

از سماعم گرچه رنگین است بزم روزگار
نیست در طالع نثاری همچو رقص بسملم

حفظ آب رو بود بر من گواراتر زآب
دست رد بر سینه دریا گذارد ساحلم

گو نیارد هیچ کس صائب به خاک من چراغ
بس بود شمع مزار از دست و تیغ قاتلم
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۳۸۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۳۹۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.