هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از صبر و تحمل، امید به توکل، و تحمل رنجهای زندگی سخن میگوید. او از ناامیدی و تغافل در برابر مشکلات میگوید و خود را با پروانه و بلبل مقایسه میکند. همچنین، از عشق و دلبستگی به معشوق و رنجهای ناشی از آن یاد میکند. در نهایت، با اشاره به شراب و خنده، به نوعی تسلیم و پذیرش دردها اشاره دارد.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آنها به بلوغ فکری و تجربهی زندگی نیاز دارد. همچنین، اشاره به شراب و مفاهیم انتزاعی ممکن است برای سنین پایینتر نامفهوم یا نامناسب باشد.
غزل شمارهٔ ۵۳۹۹
چند روزی بر در صبر و تحمل می زنم
دست امیدی به دامان توکل می زنم
چند پاداش تنزل سرگرانی واکشم
بعد ازین من هم تغافل بر تغافل می زنم
در خور پروانه من نیست سوز هر چراغ
خویش را بر شعله آواز بلبل می زنم
چون ندارم دسترس بر طره طرار او
درگلستان شانه ای برزلف سنبل می زنم
سوختم از غصه صائب، بعد از ین چون بیغمان
می کشم جام شراب و خنده بر گل می زنم
دست امیدی به دامان توکل می زنم
چند پاداش تنزل سرگرانی واکشم
بعد ازین من هم تغافل بر تغافل می زنم
در خور پروانه من نیست سوز هر چراغ
خویش را بر شعله آواز بلبل می زنم
چون ندارم دسترس بر طره طرار او
درگلستان شانه ای برزلف سنبل می زنم
سوختم از غصه صائب، بعد از ین چون بیغمان
می کشم جام شراب و خنده بر گل می زنم
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۳۹۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۴۰۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.